این گونه عبارات، مضمون سخن مشترک آینده‌پژوهان و دانشمندانی است که در لبه دانش، پژوهش می‌کنند:

آیا تغییر سریع فناوری‌ها و شرایط زندگی، شما را نیز دچار سرگیجه کرده؟! این اول راه است و تحولات عظیم بسیاری در پیش رو خواهید داشت...

آلوین تافلر، آینده‌پژوه و تمدن‌شناس شهیر معاصر در کتاب «آموختن برای فردا» می‌گوید: آشنا نکردن نسل جدید با ویژگی‌های دوران معاصر، به ویژه با ترندها (روندهای پر قدرت پیش رو در آینده) و همچنین اصول آینده‌پژوهی خیانت به آن‌هاست.

مدت‌هاست که دنیا با آثار انقلاب‌های صنعتی و الکترونیک دگرگون شده و فراز و فرودهای گسترده و عمیقی پدیدار گشته است هر رسانه، هر شبکه و هر پایگاه اینترنتی، آدمی را به یک سو فرا می‌خواند؛ روحیه نقد و نقادی رشد و معنای عقل و عقلانیت نیز تغییر کرده است. بهمن اطلاعات گوناگون بر سر آدمی فرود آمده و به همین میزان نیز انتخاب راه درست برایش مشکل‌تر و گیج‌کننده‌تر شده است. علم تجربی نیز به قدرت رسیده و به جای دین، بر کرسی پاسخگویی به پرسش‌های انسان مدرن نشسته و بدین ترتیب، بخش مهمی از وظایف دین‌ورزی سنتی را بر عهده گرفت و به ادعای فیلسوفان مدرن،‌ جای پای خداوند را بر زمین تنگ کرد. خوشبختانه، دیگر امروزه کسی تردید ندارد که دنیا به‌گونه‌ای پیچیده شده که هر شهروند هزاره جدید، سخت ، نیازمند آشنایی عمیق با دوران و بستر تاریخی خود است. دانشی که فقدان آن، معادل ناکامی و بدبختی در زندگی دنیوی است.

گفتگوی زیر در ترسیم نیاز به شناخت دوران ما، نمایشگر این نیاز است:

....در جمع برخی اساتید با تجربه و دست‌اندرکاران کارکشته امر آموزش و پرورش بودم. سخن در بی‌انگیزگی، تنبلی و بی‌حالی بخش قابل توجهی از دانش‌آموزان و نسل جدید بود. افرادی که خونسردانه، به درس و آموزش اهمیت چندانی نمی‌دهند و بیشتر به دنبال خوشی‌های رسانه‌ای هستند. یکی از اساتید، این حالت را ناشی از «تربیت رسانه‌ای» حاکم بر دوران ما دانست. دیگری آن را اپیدمی، بلکه پاندمی جهانی اعلام کرد. فردی با بیان برخی شواهد و مستندات، اعلام کرد که اگر چنین باشد با توجه به سرعت تحولات و فضای نامهربان عصر جدید، این نسل با سختی‌های بسیاری در آینده مواجه خواهند شد؛ آن‌ها بدبخت خواهند شد؛ مگر آنکه پدران و مادران بسیار پولدار و مهربانی داشته باشند! دیگری گفت: خوش به حال ما که زودتر به دنیا آمدیم و بار خود را بستیم و درگیر این تحولات پی‌درپی و گرفتاری‌های سنگین این عصر و زمانه نشدیم. نفر قبلی گفت: چگونه باید این نسل را از این فضای رخوت و سستی و بی‌خیالی و عدم جدیت خارج کنیم؟ نگارنده پیشنهاد داد: به آن‌ها «دوران ما» را بشناسانید و خطرات پیش رو را به اطلاع آن‌ها برسانید». نفر اول گفت: مشکل این است که آن‌ها حال شنیدن همین حرف‌ها را هم ندارند! دیگری خیلی بدبین و عصبانی بود؛ گفت: اگر چنین است چشمشان کور! تا سیلی «دوران ما» را نخورند، بیدار نخواهند شد. این‌ها، خواب نیستند، خودشان را به خواب زده‌اند. دیگری گفت: به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود که متأسفانه، در آینده با سونامی خودکشی و افسردگی و اضطراب و وسواس مواجه شویم. بچه‌های لوس و نُنُری که تاب تحمل سختی‌ها را ندارند و با شوک‌های گسترده مواجه خواهند شد! نفر دیگر هم اظهارنظر کرد: حداقل بهتر است فکر بچه‌های خودمان باشیم که از دست نروند، مردم هم فکر بچه‌های خودشان باشند! (برگرفته از کتاب مهندسی من)


مجموعه مباحثی که در پیش رو دارید، به دنبال آن است که این مهم را در حد توان خود برآورده سازد. بدین ترتیب، رسالت و بیانیه مأموریت (Mission) این مجموعه عبارت است از:

«تدوین و ترویج بسته‌های آموزشی و عملیاتی برای آشنایی نسل جدید با دوران ما با هدف رشد انسان‌هایی فرهیخته، کارآمد و توانمند برای زندگی بهتر و مؤثرتر.»